
تست های ژنتیکی مرتبط با سقط های ترومبوفیلیک
بطور کلی یک سری تستهای ژنتیکی هستند که نشان دهنده افزایش استعداد افراد برای لخته شدن را نشان میدهد.
اندیکاسیون های درخواست تست های ژنتیکی افزایش قابلیت انعقاد پذیری خون عبارتند از:
1- بروز ترومبوز در جوانان
2- بروز ترومبوزهای راجعه
3- سابقه فامیلی از بروز ترومبوز
4- بروز مسمومیت بارداری (پره اکلامپسی) و یا سندرم HELLP در بارداری
5- سقط های جنین راجعه
6- قبل از مصرف قرص های ضد بارداری خوراکی
7- قبل از شروع هورمون تراپی در زنان یائسه (HRT)
8- در صورت وجود ترومبوز در زنان باردار و یا کسانی که تحت درمان با استروژن هستند.
9- ناباروری مردانه
1-بررسی موتاسیون G20210A در ژن پروترومبین
پروترومبین یک پیش ساز ترومبین بوده و تحت اثر آنزیمهای سرین پروتئاز که یک آنزیم کلیدی در سیستم هموستاز و یا انعقاد بدن می باشد، این تغییرات صورت می گیرد.
شیوع این موتاسیون در جمعیت سفید پوستان، حدود 3 درصد است که نسبتاً بالا بوده و معمولاً این بیماران یک سابقه شخصی و یا فامیلی از یک ترومبوآمبولی وریدی (VTA) می باشد.
جهش پروترومبین G20210A که در منطقه ترجمه نشده ‘ 3 ژن فاکتور II و یا پروترومبین رخ میدهد، همراه با افزایش ابتلا به ترومبوز در جمعیت قفقازی دیده میشود، البته وجود این رابطه در جمعیتهای دیگر هنوز مورد بحث است.
پژوهشها نشان دادهاند که این جهش غالب بوده و فرم هتروزیگوت جهش خطر ابتلا به ترومبوآمبولی وریدی را تا سه برابر افزایش میدهد.
افراد تا موتاسیون های هموزیگوت ، ریسک بالاتری از افراد هتروزیگوت دارند.
سطح پروترومبین در افرادی که واریانت هتروزیگوت ژن پروترومبین G20210A را دارند تقریباًَ 25% بیش از میانگین سطح پروترومبین در افراد طبیعی است.
بعضی از پژوهش ها نشان میدهد که جهش G20210A برخلاف شیوع بالا در کشورهای غربی، در کشور ما از شیوع کمی برخوردار است(1.7% در مقابل جمعیت قفقازی که حدود 18% است).
در حالی که مقاومت به پروتئین C فعال شده ( APC ) شایع میباشد.
در حالیکه یک مطالعه دیگر در جنوب ایران توسط دکتر محدثه عرب نژاد و همکاران درسال 94 ، ﻓﺮاواﻧﻲ ژﻧﻮﺗﻴﭗ GG، GA ﺑﻪﺗﺮﺗﻴﺐ 9/97% و 1/2% ﺑﻪدﺳﺖ آﻣﺪ.
و ﻧﺘﺎﻳﺞ پژوهش فوق نشان می دهد که کمترین فرکانس آللی در این جمعیت بالاتر از فراوانی این آلل در جمعیت ایران و اروپا است؛ اما مشابه فراوانی این آلل در جمعیت غرب ایران، ایرانیان یهودی، آمریکا، ایرلند، تونس و بحرین است.
نحوه ریپورت در افراد نرمال:
Homogzygous Wild Type (Normal)
2- فیبرینوژن بتا (Beta Fibrinogen)
فیبرینوژن یا فاکتور 1 انعقادی، یک گلیکو پروتئین محلول در پلاسما است که در آبشار انعقاد توسط ترومبین به رشتههای فیبرین تبدیل میشود.
پلیمورفیسمهای متعددی بر روی ژن زنجیره بتا یا ژن FGB مطالعه شدهاند و پلیمورفیسم پروموتری (rs1800790) G455A، ارتباط معناداری با سطح فیبرینوژن نشان داده است.
به این فیبرینوژن بتا و یا Beta Fibrinogen گفته می شود.
وجود این پلی مرفیسم سبب افزایش 7 الی 10% غلظت پلاسمایی فیبرینوژن شده و در نتیجه می تواند باعث افزایش قابلیت انعقاد خون (هایپر کوآگولابیلیتی) در خون شده و در نتیجه زمینه رسوب فیبرین را در داخل عروق را افزایش دهد.
آلل G بعنوان یک آلل نرمال شناخته می شود و آلل A باعث افزایش ریسک تشکیل ترومبوز می شود.
بعبارت فرم هموزیگوت این آلل ریسک انفارکتوس قلبی و بیماریهای عروق کرونر قلب و یا (coronary artery disease (CAD را افزایش می دهد.
3- کمبود مادرزادی فاکتور XIII
کمبود مادرزادی فاکتور XIII، یکی از اختلالات انعقادی نادر است که می تواند منجر به سقط مکرر شود.
این اختلال دارای شیوع 1 در هر 1 تا 3 میلیون نفر میباشد.
کمبود این فاکتور موجب بروز تظاهرات بالینی دیگری نظیر خونریزی مغزی، سقط جنین و خونریزی تاخیری میگردد.
این بیماری به صورت خونریزی خود به خودی و تأخیری در حضور تست های انعقادی طبیعی تظاهر می یابد.
خونریزی از بند ناف به عنوان شایعترین علامت بالینی اولیه در این بیماران گزارش شده است.
هماتوم و خونریزی طولانی از محل زخم علایم بالینی شایع دیگر این بیماران هستند.
زنان مبتلا به این بیماری علاوه بر قاعدگی شدید و طولانی، در معرض خطر عوارض مختلف بارداری از جمله سقط راجعه می باشند.
وجود واریانت هموزیگوت V/V با کاهش ریسک اختلالات ترومبوآمبولیک همراه است، اما واریانت های V/L و L/L نقشی در کاهش ریسک اختلالات ترومبوآمبولیک ندارند.
همینطور در مطالعات مختلف مشخص شده که شیوع پلی مرفیسم G103T، در افرادیکه سابقه سقط مکرر داشته اند بصورت معنی داری بالاتر بوده است.
4- فاکتور پنج لیدن Factor V Leiden = FVL